«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

۳۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

حیا


من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:
الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ وحیاء حُمْقٍ، وحیاء العقل العلم وحیاءُ الحُمقِ الجهل.
(تحف العقول صفحه 45)
حیاءِ عقل آن است که انسان از روى عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانى که احترامشان لازم است و این حیاء، علم است یعنى رفتارى عالمانه مى‏باشد.
و حیاء جهل آن است که از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادت‏کردن و امثال آن، حیاء کند (مثل کسانى که در بعضى محیطها، از نماز خواندن، خجالت مى‏کشند) و این حیاء، رفتارى جاهلانه است.
جلسه بیست و دوم 18/8/78


  • بازتاب 1357

عن الإمام الباقر«علیه السلام»

الناس ثلاثةٌ: سالمٌ و غانمٌ و شاجبٌ،

فالسّالمُ الصّامتُ، و الغانمُ الذّاکرُ، و الشّاجبُ الّذی یَلْفِظُ و یَقَعُ فی النّاسِ.

مردم سه گونه‏اند: سالم و سود برنده و به هلاکت افتاده.

سالم آن کس است که خاموش ماند، سود برنده، آن است که ذکر خدا گوید و به هلاکت افتاده، کسى است که زبان به بدگویى از مردم گشاید.

«بحار الأنوار: 93/ 163/ 43»


  • بازتاب 1357

الإمام زین العابدین7 (فی وَصِیَّتِهِ لِلإِمامِ الباقِرِ7):

اعلَم یا بُنَیَّ أنَّ صَلاحَ شَأنِ الدُّنیا بِحَذافیرِها فی کَلِمَتَینِ:

إصلاحُ شَأنِ المَعاشِ مِل‏ءُ مِکیالٍ ثُلُثاهُ فِطنَةٌ و ثُلُثُهُ تَغافُلٌ؛

لِأَنَّ الإِنسانَ لا یَتَغافَلُ عَن شَی‏ءٍ قَد عَرَفَهُ فَفَطِنَ لَه‏.

بدان اى فرزندم، که درستى کار دنیا، به طور کلّى، در دو کلمه است:

اصلاح امور زندگى، همانند پیمانه پری است که دو سوم آن، توجّه و هوشیارى است

و یک سومش چشم پوشى؛ زیرا انسان، چشم­پوشى نمى‏کند،

مگر از چیزى که آن را مى‏داند و متوجّه آن است.

کفایة الأثر: ص 240


  • بازتاب 1357

قال الإمام الصادق7:

 مَن قَنِعَ بِالمَقسومِ استَراحَ مِنَ الهَمِّ وَالکَربِ وَالتَّعَبِ، وکُلَّما نَقَصَ مِنَ القَناعَةِ زادَ فِی الرَّغبَةِ وَالطَّمَعِ.

وَالطَّمَعُ وَالرَّغبَةُ فِی الدُّنیا أصلانِ لِکُلِّ شَرٍّ، وصاحِبُهُما لا یَنجو مِنَ النّارِ إلّا أن‏ یَتوبَ عَن ذلِکَ.

هر که به روزى تقسیم ‏شده قانع باشد، از اندوه و رنج و خستگى آسوده گردد.

هر چه قناعت کم [تر] شود، خواستن و آزمندى افزوده گردد، و آزمندى و خواستن

در دنیا، ریشه هر بدى است و آزمند دنیاخواه، از دوزخ نمى‏رهَد،

مگر آن‏که از این خصلت [ها] توبه کند.

مصباح الشریعة: 184


  • بازتاب 1357