«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: خیرُ إخْوانِکَ مَن أعانَکَ على طاعةِ اللّهِ، و صَدَّکَ عن مَعاصِیهِ، و أمَرَکَ برِضاهُ.  

 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین برادر تو کسى است که در راه اطاعت خدا یارى‏ات رساند و از نا فرمانیهاى او بازت دارد و به خشنودى او فرمانت دهد. تنبیه الخواطر: 2/ 123.

  • بازتاب 1357

ـ حفظ محیط زیست یک وظیفه حاکمیتی است که باید با  تهیه سند ملی محیط زیست و  پیوست زیست محیطی برای همه طرحهای عمرانی و صنعتی و همچنین جرم انگاری تخریب محیط زیست، به این وظیفه بسیار مهم، عمل شود.

ـ اسلام و ادیان الهی همواره بر لزوم احساس مسئولیت انسان در قبال طبیعت و حفظ تعادل میان انسان و طبیعت تأکید کرده اند زیرا عامل اصلی بروز مشکلات زیست محیطی بر هم خوردن این تعادل است.

ـ تجربه‌های کشورهای مختلف نشان می دهد بسیاری از مشکلات محیط زیستی قابل پیشگیری و دارای راه حل هستند.

ـ مسئله محیط زیست، مسئله این دولت یا آن دولت، مسئله‌ی این شخص یا آن شخص و مسئله این جریان و یا آن جریان نیست بلکه موضوعی کشوری و ملی است که باید برای حل مشکلات مرتبط با آن، همه دست به دست یکدیگر دهند.

ـ برای حل مسائلی همچون آلودگی هوا در کلان شهرها، و پدیده گرد و غبار و همچنین کمبود آب و فرسایش خاک، بیشتر از تبلیغات، باید کار و تلاش جدی و پیگیری مستمر انجام داد.

ـ دستگاههای مسئول باید قاطعانه با تعدی به جنگل ها به هر بهانه ای اعم از هتل سازی و جذب گردشگر و ساخت حوزه علمیه و برخی توجیهاتِ به ظاهر قابل قبول ، مقابله کنند.

ـ ایشان پدیده زمین خواری و اخیراً کوه خواری و ساخت و ساز در ارتفاعات را از دیگر مسائل رنج آور و اسف بار دانستند و تأکید کردند: باید در قانون، اینگونه اقدامات جرم تلقی شوند و افراد سوءاستفاده کننده بی هیچ اغماضی مورد تعقیب قضایی قرار گیرند و اگر  در دستگاهها نیز کوتاهی انجام گیرد، باید با عوامل این کوتاهی هم بشدت برخورد شود.

ـ تهیه سند ملی برای محیط زیست، پیوست محیط زیستی برای همه طرح های عمرانی، صنعتی و تجاری، پالایش و بازنگری قوانین برای جرم انگاری تخریب محیط زیست، و تقویت نظارت های بی اغماض از مهمترین راهکارها برای حفظ محیط زیست و مقابله با سود جویان و قانون شکنان است.

حضرت آیت الله خامنه ای، نقش آفرینی مردم برای حفظ محیط زیست و فرهنگ سازی در جامعه بوسیله رسانه ملی را مهم ارزیابی و خاطرنشان کردند: مطالبی که باید بیان شوند، امروز گفته شد و از این پس مردم باید قضاوت کنند که کدام دستگاهها به وظیفه خود برای حفظ محیط زیست عمل می کنند و کدام دستگاهها برای حفظ محیط زیست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمی دهند.

 http://www.leader.ir


  • بازتاب 1357

رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: لا تَنْظروا إلى کَثرةِ صَلاتِهِم و صَومِهِم، و کَثرةِ الحَجِّ، و المعروفِ، وَ طَنطَنَتِهِم باللّیلِ! و لکنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحدیثِ و أداءِ الأمانةِ.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زیادى نماز کسان و روزه و حجّ و بخشش و ناله‏هاى شبانه آنها نگاه نکنید، بلکه راستگویى و امانتدارى‏شان را بنگرید. بحار الأنوار: 75/ 114/ 5.


 

  • بازتاب 1357

با عرض سلام:

شهادت حضرت فاطمه زهرا «سلام الله علیها» را خدمت شما تسلیت عرض می کنم. در ادامه مطالبی که در مورد آن صدیقه شهیده آورده شد اسنادی از هجوم به خانه وحی در لینک ذیل آورده می شود امید است با مطالعه دقیق این مطالب و مطالب گذشته به نتیجه ای واقعی دست پیدا کنیم.

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6031

  • بازتاب 1357

ابن زنجویه در الأموال، ابن قتیبه دینوری در الإمامة والسیاسة، طبری در تاریخش، ابن عبد ربه در العقد الفرید، مسعودی در مروج الذهب، طبرانی در المعجم الکبیر، مقدسی در الأحادیث المختاره، شمس الدین ذهبی در تاریخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبکر را با اندک اختلافی نقل کرده اند که متن آن را از کتاب الأموال ابن زنجویه، از دانشمندان قرن سوم اهل سنّت نقل می کنیم:

أنا حمید أنا عثمان بن صالح، حدثنی اللیث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمی، حدثنی علوان، عن صالح بن کیسان، عن حمید بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل علی أبی بکر الصدیق رحمة الله علیه فی مرضه الذی قبض فیه ... فقال [أبو بکر] : « أجل إنی لا آسی من الدنیا إلا علی ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّی تَرَکْتُهُنَّ، وثلاث ترکتهن وددت أنی فعلتهن، وثلاث وددت أنی سألت عنهن رسول الله (ص)،

أما اللاتی وددت أنی ترکتهن، فوددت أنی لم أَکُنْ کَشَفْتُ بیتَ فاطِمَةَ عن شیء، وإن کانوا قد أَغْلَقُوا علی الحرب... .

عبد الرحمن بن عوف به هنگام بیماری ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال پرسی، با او گفت و گوی کوتاهی داشت. ابوبکر به او چنین گفت:

من در دوران زندگی بر سه چیزی که انجام داده ام تأسف می خورم ، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم ، یکی از آن ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمی کردم؛ اگر چه آن را برای جنگ بسته بودند... .

منابع:

ـ الخرسانی، أبو أحمد حمید بن مخلد بن قتیبة بن عبد الله المعروف بابن زنجویه (متوفای251هـ) الأموال، ج 1، ص 387؛

ـ الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، الإمامة والسیاسة، ج 1، ص 21، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م، با تحقیق شیری، ج1، ص36، و با تحقیق، زینی، ج1، ص24؛

ـ الطبری، محمد بن جریر (متوفای 310هـ)، تاریخ الطبری، ج 2، ص 353، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت؛

ـ الأندلسی، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفای: 328هـ)، العقد الفرید، ج 4، ص 254، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420هـ - 1999م؛

ـ المسعودی، أبو الحسن علی بن الحسین بن علی (متوفای346هـ) مروج الذهب، ج 1، ص 290؛

الطبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج 1، ص 62، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ - 1983م؛

العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفای1111هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج 2، ص 465، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419هـ- 1998م.

 

  • بازتاب 1357

ـ حدثنا أبو الولید حدثنا ابن عیینة عن عمر و ابن دینار عن ابن أبی ملیکة عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّی فمن أغضبها أغضبنی». رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ کسی که او را به خشم در آورد مرا به خشم آورده است. (1)

ـ «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْر، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفِّیَتْ». پس فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ابوبکر خشم گرفت؛ و با ابو بکر قطع رابطه کرد تا این که وفات یافت. (2)

ـ فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَی أَبِی بَکْر فِی ذَلِکَ - قَالَ - فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ حَتَّی تُوُفِّیَتْ . پس فاطمه بر ابو بکر غضب کرد و با او سخن نگفت تا این که وفات یافت. (3)

ـ فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ، فَلَمْ تُکَلِّمْهُ حَتَّی مَاتَتْ . فاطمه با ابو بکر قطع رابطه کرد و سخن نگفت تا این که از دنیا رفت. (4)

1ـ صحیح البخاری 4/210، (ص 710، ح 3714)، کتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم . و4/219، (ص 717، ح 3767) کتاب فضائل الصحابة، ب 29 ـ باب مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ .

2ـ صحیح البخاری: 4/42، ح 3093، کتاب فرض الخمس، ب 1 ـ باب فَرْضِ الْخُمُسِ .

3ـ صحیح البخاری: 5/82، (ص 802 ح 4240) کتاب المغازی، ب 38 ـ باب غَزْوَةُ خَیْبَرَ. صحیح مسلم: ج 5، ص 154، ح 4471، کتاب الجهاد والسیر (المغازی )، ب 16 ـ باب قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم، ج لاَ نُورَثُ مَا تَرَکْنَا فَهُوَ صَدَقَةٌ.

4ـ صحیح البخاری، ج 8، ص 3، ح 6726، کتاب الفرائض، ب 3 ـ باب قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم لاَ نُورَثُ مَا تَرَکْنَا صَدَقَةٌ .


  • بازتاب 1357

خلاصه بیانات رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای «دام ظله»

در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند»

ـ حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار، حضور موثر نخبگان در دفاع مقدس را نشان‌دهنده گسترش انگیزه‌ى «فداکارى در راه خدا و شهادت» در سطوح گوناگون جامعه خواندند و با تأکید بر ضرورت تجلیل از شهیدان و جلوگیری از فراموش شدن یا کهنه شدن این یادهای ارزشمند و گرانبها گفتند: جلسات بزرگداشت شهدا در واقع ادامه حرکت جهادى و شهادت است و باید یاد شهدا و نکته‌یابى از زندگى آنان روز به روز در جامعه رواج پیدا کند.

ـ رهبر انقلاب با اشاره به نقش اساسی مجاهدت و شهادت حضرت امام حسین(ع) در ماندگاری اسلام، قرآن و معارف اسلامی افزودند: چنانچه در جامعه‌ای یاد شهدا و مسئله شهادت، به عنوان یک حقیقت ماندگار مطرح باشد، شکست معنایی نخواهد داشت و آن ملت، بدون خوف و حزن در مسیر پیشرفت حرکت می‌کند.

ـ ایشان کار بزرگ ملت ایران را نفی تقسیم بندی غلط جهان به «سلطه‌گر و سلطه‌پذیر» خواندند و گفتند: اگرچه امروز سلطه‌گران با ابزارهای فراوان خود، امکان تسلط بیشترى بر مظلومان و مستضعفان یافته‌اند، اما در مقابل این وضعیت، هویتی به نام انقلاب اسلامی با تکیه بر مبانی الهی و اخلاقی سربلند کرده و شجاعانه در مقابل نظام سلطه ایستاده است.

ـ حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به حرکت مستمر انقلاب اسلامی به سمت قله‌ها و ناکامی دشمنان در متوقف کردن این حرکت، گفتند: برخی در دوران دفاع مقدس معتقد بودند که با عزیمت دانشجویان به جبهه‌ها، دانشگاه‌ها خالی و در حرکت علمی کشور خلأ ایجاد می‌شود، اما معلوم شد که برکات شهادت و جهاد در راه خدا بسیار زیاد است و همان تلاش‌ها و مجاهدت‌ها موجب شد که امروز وضعیت علمی کشور، افتخارآمیز و جلوتر از سایر بخش‌ها باشد.

ـ رهبر انقلاب زنده نگه داشتن نام شهدا و فرهنگ شهادت را حیاتى و از نیازهاى اساسى کشور برشمردند و گفتند: فرهنگ شهادت یعنى فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی براى اهداف بلندمدت و مشترک مردم و همه بشریت، و این فرهنگ، درست در نقطه‌ى مقابل فرهنگ فردگرایى غربى است که همه چیز را براى خود و با محاسبه‌ى شخصى و مادی می‌سنجد.

ـ  فرهنگ ایثار و شهادت در هر جامعه‌ای عمومى و فراگیر شود، آن جامعه به پیش خواهد رفت و هرگز در آن توقف و یا عقبگرد وجود نخواهد داشت. (27/11/1393)

 

  • بازتاب 1357

قال الامام الباقر «علیه السلام»

یا بُنَیَّ، اعرِف مَنازِلَ الشّیعَةِ عَلى قَدرِ رِوایَتِهِم ومَعرِفَتِهِم، فَإِنَّ المَعرِفَةَ هِیَ الدِّرایَةُ لِلرِّوایَةِ، وبِالدِّرایاتِ لِلرِّوایاتِ یَعلُو المُؤمِنُ إلى أقصى دَرَجاتِ الإِیمانِ. إنّی نَظَرتُ فی کِتابٍ لِعَلِیٍّ علیه‏السلام فَوَجَدتُ فِی الکِتابِ: إنَّ قیمَةَ کُلِّ امرِئٍ وقَدرَهُ مَعرِفَتُهُ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى یُحاسِبُ النّاسَ عَلى قَدرِ ما آتاهُم مِنَ العُقولِ فی دارِ الدُّنیا

اى فرزند! (خطاب به امام صادق علیه السلام) مراتب فضل شیعیان را بر مبناى روایت و معرفت ایشان باز شناس، که همانا معرفت، درک روایت است و مؤمن با درک درست روایات به ستیغ درجات ایمان مى‏رسد. من در کتابى از على علیه‏السلام نگریستم و در آن کتاب چنین یافتم:  ارزش هر انسان و قدر و منزلتش، در معرفتش مى‏باشد و بى‏گمان، خداوند تبارک و تعالى مردمان را به مقدار خردهایى که در سراى دنیا به آنها داده، باز خواست مى‏کند. 

«معانی الأخبار، النص، ص: 1»


  • بازتاب 1357

عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ عَلَى بَعْلِهَا وَ عَلَى أَبْنَائِهَا الْأَوْصِیَاءِ أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً «صلی الله علیه و آله» فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ‏ مِنَ‏ الرِّجَالِ‏ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ‏ مِنَ‏ الرِّجَالِ‏ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ.

روزی حضرت صدیقه کبری «علیها السلام» به محضر مبارک پدر بزرگوارشان حضرت رسول«صلی الله علیه و آله» وارد شدند و اظهار داشتند: ای پدرجان! جزای آن دسته از مردان و زنانی که نماز را سبک می شمارند، چیست؟ رسول خدا«صلی الله علیه و آله» فرمودند: دخترم! فاطمه جان! هرکس نماز را سبک شمارد و به شرایط آن بی اعتنایی کند، خداوند او را به پانزده نوع عقاب مجازات می کند؛ شش نوع آن در دنیا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن و سه نوع دیگر در قیامت، آن هنگام که از قبر برانگیخته شود، خواهد بود.

فَأَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَالْأُولَى یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ

اما آن شش نوع عقابی که در دنیا خواهد دید: ۱ - برداشتن برکت و توفیق از عمرش که نتواند از آن بهره کافی و سودمند برگیرد. ۲ - برداشتن برکت از درآمدهایش. ۳ - پاک شدن ویژگی های سیمای نیکوکاران از چهره اش. ۴ - سرگردان و دلسرد شدن در کارها و عبادتش. ۵ - دعاها و خواسته هایش مستجاب نخواهد شد. ۶ - در دعای مومنان سهیم نخواهد بود و دعای خیر آن ها شاملش نمی شود.

وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یُرَوِّ عَطَشَهُ

اما عقاب هایی که هنگام مرگ خواهد دید: ۱ - ذلیلانه خواهد مرد. ۲ - گرسنه و تشنه جان خواهد داد. ۳ - هیچ چیز تشنگی و گرسنگی او را برطرف نکند.

وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ

اما عذاب هایی که در قبر دچارش می شود: ۱ - خداوند متعال ملکی را مأمور می فرماید تا مرتب او را مورد شکنجه قرار دهد. ۲ - قبرش تنگ و تاریک و وحشتناک می باشد.

وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنْ یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ الثَّانِیَةُ یُحَاسَبُ‏ حِساباً شَدِیداً وَ الثَّالِثَةُ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیم‏

اما آن چه در قیامت مبتلایش می شود: ۱ - خداوند ملکی را مأمور می کند تا او را بر صورت، روی زمین بکشد و اهل محشر او را تماشا کنند. ۲ - محاسبه و بررسی اعمالش سخت و دقیق خواهد بود. ۳ - و در نهایت این که مورد رحمت و محبت خداوند قرار نمی گیرد و دچار عذابی دردناک خواهد شد.

«فلاح السائل: ص 22 عن فاطمة علیهاالسلام، بحارالأنوار: ج 83 ص 21 ح 39»

  • بازتاب 1357

مصیبتهاى ائمه «علیهم السلام» به خاطر تلاش براى حاکمیت دین‏

اقامه‏ى دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همه‏ى ادیان است؛ «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»«1» قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهى، هدف بزرگ ادیان است. اصلًا ائمه‏ى ما «علیهم السلام» تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهى بودند؛ و الّا اگر امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) یک‏گوشه مى‏نشستند و چند نفر دور خودشان جمع مى‏کردند و فقط یک مسأله‏ى شرعى مى‏گفتند، کسى به آن‏ها کارى نداشت. خود امام صادق «علیه السلام» در یک حدیث مى‏فرماید: «هَذَا أَبُو حَنِیفَةَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ لَهُ أَصْحَابٌ‏»«2»؛ ابو حنیفه اصحاب دارد، حسن بصرى اصحاب دارد. پس، چرا به آن‏ها کارى ندارند؟ چون مى‏دانند که آن حضرت‏ داعیه‏ى امامت دارد؛ اما آن‏ها داعیه‏ى امامت نداشتند. ابوحنیفه داعیه‏ى امامت نداشت. این علماى معروف اهل سنت محدثان و فقهایشان داعیه‏ى امامت نداشتند. این‏ها امام زمان را که هارون، منصور و عبد الملک بود، قبول داشتند.

مى‏گویند وقتى سلیمان بن عبد الملک از دنیا رفت، کتب محمّد بن شهاب زهرى را از خزانه‏ى او بیرون آوردند. امام زمانش سلیمان بن عبد الملک بود؛ براى او کتاب مى‏نوشت. امام یعنى چه؟ امام یعنى رئیس دین و دنیا. او رئیس دین و دنیا بود. حتّى بااینکه به حسب ظاهر، هارون و بقیه‏ى خلفاى جورى که بودند، درسى نخوانده بودند؛ چون آن‏ها وقت درس خواندن که نداشتند، شاهزاده و آقازاده بودند، مشغول پلو چلو خوردن و شکار و عیاشى و این حرفها بودند تا به خلافت مى‏رسیدند؛ موقع خلافت هم جوان بودند، مثلًا هارون الرشید بیست و دوساله بود که به خلافت رسید؛ بعضیها بیست‏وپنج‏ساله یا سى‏ساله بودند و درسى نخوانده بودند؛ درعین‏حال همان عباد و زهادى که اسمهایشان را شنیده‏اید از قبیل عمروبن‏عبیدها و غیر ذلک وقتى‏که هارون با آن‏ها روبه‏رو مى‏شد، اعتراف مى‏کردند که هارون افقه از آن‏هاست!

مالک در مدینه به‏وسیله‏ى استاندار مدینه سر قضیه‏یى کتک خورد؛ بعد خلیفه از او عذرخواهى فراوان کرد و برایش پول فرستاد. بعد از سفر مکه، به مدینه رفت و از او استمالت کرد. بعد با اصحاب ابو حنیفه که از لحاظ فقهى با مالک مخالف بودند شروع به بحث کرد و عقاید مالک را اثبات نمود. یعنى چه؟ یعنى مجتهد و فقیه بود؛ رئیس دین و دنیا بود.

این‏ها ادعاى امامت نداشتند؛ کسى که ادعاى امامت داشت، او همین امام مظلوم و عزیز ما بود؛ امام صادق (علیه‏السّلام)، امام باقر (علیه‏السّلام)، امام موسى بن جعفر (علیه‏السّلام). آن‏ها این را مى‏فهمیدند؛ یعنى واضح بود. البته گاهى در مقابل خلفا تقیه‏ مى‏کردند، اما معلوم بود که داعیه‏ى امامت داشتند. شیعیان آنان در همه جا تعبیر این معنا را مى‏کردند.

وقتى‏که مى‏خواستند در مورد موسى بن جعفر (سلام‏الله‏علیه) سعایت کنند، تا هارون ایشان را به زندان ببرد، آن شخصى که پیش هارون آمد و سعایت کرد، گفت: «خَلِیفَتَانِ فِی الْأَرْضِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ بِالْمَدِینَةِ یُجْبَى لَهُ الْخَرَاجُ وَ أَنْتَ بِالْعِرَاقِ یُجْبَى لَکَ الْخَرَاج‏» «3» پرسید: آیا براى دو خلیفه خراج جمع مى‏شود؟ هارون گفت: براى چه کسى غیر از من؟ گفت: از خراسان و هرات و جاهاى مختلف، مردم خمس مالشان را پیش موسى بن جعفر مى‏برند.

پس درست توجه کنید، مسئله، مسأله‏ى داعیه‏ى خلافت و امامت بود. در راه این داعیه، ائمه‏ى ما کشته شدند، یا به زندان رفتند. امامت یعنى چه؟ آیا یعنى همین که مسئله بگویى، و دنیا را دیگرى اداره کند؟ آیا معناى امامت در نظر شیعه و در نظر مسلمین، این است؟ هیچ مسلمانى این را قائل نیست؛ چطور من و شماى شیعه مى‏توانیم به این معنا قائل باشیم؟ امام صادق «علیه السلام» دنبال امامت بود یعنى ریاست دین و دنیا منتها شرایط جور نمى‏آمد؛ اما ادعا که بود. براى خاطر همین ادعا هم آن بزرگواران را کشتند.

(1) سوره‏ى حدید، آیه‏ى 25

(2) الکافى، ج 2، ص: 22

3) بحار الأنوار، ج 48، ص 240


منبع: حوزه و روحانیت ص 295

  • بازتاب 1357

تیر سه شعبه یعنی چه؟

تیر سه شعبه همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم ...

همین بد حجابی سه شعبه دارد!!!!

ـ یک شعبه اش آنی است که خودمان گناه می­کنیم

ـ یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداخته ایم

ـ یک شعبه قلب امام زمان است که ما نشانه گرفته ایم!!!!

حاج آقا قرائتی «زیدعزه»

  • بازتاب 1357

الإمامُ الحُسَینُ «علیه السلام»

مَن کَفَلَ لَنا یَتیما قَطَعَتهُ عَنّا مِحنَتُنا بِاستِتارِنا، فَواساهُ مِن عُلومِنَا الَّتی سَقَطَت إلَیهِ حَتّى أرشَدَهُ وهَداهُ، قالَ اللّهُ عز و جل لَهُ: یا أیُّهَا العَبدُ الکَریمُ المُواسی لِأَخیهِ، أنَا أولى بِالکَرَمِ مِنکَ! اجعَلوا لَهُ یا مَلائِکَتی فِی الجِنانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ عَلَّمَهُ ألفَ ألفِ قَصرٍ، وضُمّوا إلَیها ما یَلیقُ بِها مِن سائِرِ النِّعَمِ.

الاحتجاج به سندش، از امام حسین «علیه‏السلام»: هر کس عهده‏دار یتیمى از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمى دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند عز و جل به او مى‏فرماید: «اى بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! براى او در بهشت، به عدد هر حرفى که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‏ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».

 الاحتجاج: ج 1 ص 11 ح 5


  • بازتاب 1357

عن جابر بن عبد اللّه: کُنّا عِندَ النَّبِیِّ «صلی الله علیه و آله»  فَأَقبَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ«علیه السلام»، فَقالَ النَّبِیُّ «صلی الله علیه و آله»: قَد أتاکُم أخی، ثُمَّ التَفَتَ إلَى الکَعبَةِ فَضَرَبَها بِیَدِهِ، ثُمَّ قالَ: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ، إنَّ هذا وشیعَتَهُ لَهُمُ الفائِزونَ یَومَ القِیامَةِ، ثُمَّ قالَ: إنَّهُ أوَّلُکُم إیمانا مَعی، وأوفاکُم بِعَهدِ اللّهِ، وأقوَمُکُم بِأَمرِ اللّهِ، وأعدَلُکُم فِی الرَّعِیَّةِ، وأقسَمُکُم بِالسَّوِیَّةِ، وأعظَمُکُم عِندَ اللّهِ مَزِیَّةً. قالَ: ونَزَلَت: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» قالَ: فَکانَ أصحابُ مُحَمَّدٍ «صلی الله علیه و آله» إذا أقبَلَ عَلِیٌّ قالوا: قَد جاءَ خَیرُ البَرِیَّةِ.

جابر بن عبد اللّه: در محضر پیامبر «صلی الله علیه و آله» بودیم که على بن ابى طالب «علیه السلام»  آمد. پیامبر «صلی الله علیه و آله»  فرمود: «برادرم آمد».

آن‏گاه رو به کعبه کرد و با دست بر آن زد و فرمود: «سوگند به آن که جانم در دست اوست، این شخص و پیروانش در روز رستاخیز، نجات‏یافتگان‏اند» آن‏گاه افزود: «او نخستین کس از شماست که به من ایمان آورد. با وفاترینِ شما به پیمان الهى، استوارترینِ شما در [عمل به‏] فرمان‏هاى الهى، دادگرترینِ شما در بین شهروندان، به تساوى تقسیم کننده‏ترینِ شما و در برخوردارى از برترى، بلندمرتبه‏ترینِ شما در پیشگاه خداست.  [جابر گفت:] آیه «در حقیقت، کسانى که گرویده‏اند و کارهاى شایسته کرده‏اند، آنان‏اند که بهترینِ آفریدگان‏اند»، نازل شد. از آن پس، یاران محمّد «صلى الله علیه و آله»، هنگامى که على «علیه السلام» مى‏آمد، مى‏گفتند: بهترینِ آفریدگان آمد.

الأمالی للطوسی: ص 251 ح 448

 

  • بازتاب 1357

عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ «علیه السلام» قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ: لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی‏.

جابر مى‏گوید: محضر مبارک امام صادق «علیه السّلام» عرض کردم:

براى چه فاطمه زهراء «سلام اللَّه علیها» به زهراء موسوم گردید؟ حضرت فرمودند: زیرا حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفرید، و هنگامى که نور وجود فاطمه «سلام اللَّه علیها» درخشید آسمانها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه حقّ تبارک و تعالى را سجده نموده و عرض کردند: اله و معبود ما، سرور و مولاى ما، این نور چه خصوصیّتى دارد که این قدر تابان و روشن است؟ خداوند متعال به آنها وحى فرمود:

این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده‏ام آن را از عظمت خویش آفریدم، آن را از صلب پیامبرى از پیامبران که بر تمام انبیاء تفضیل و برتریش داده‏ام خارج نموده‏ام، از این نور پیشوایانى را که به امر من قیام مى‏کنند و مردم را به طرف من هدایت مى‏نمایند بیرون مى‏آورم، این پیشوایان را پس از انقطاع وحى جانشینان خود در روى زمین قرار مى‏دهم.

عیون أخبار الرِّضا: 2/ 37/ 94.

 

  • بازتاب 1357

الإمام علیّ «علیه السلام» )فی کِتابِهِ لِلأَشتَرِ لَمّا وَلّاهُ عَلى مِصرَ(

وَاجعَل لِذَوِی الحاجاتِ مِنکَ قِسما تُفَرِّغُ لَهُم فیهِ شَخصَکَ وتَجلِسُ لَهُم مَجلِسا عامّا،  َتَتَواضَعُ فیهِ للّهِ الَّذی خَلَقَکَ، وتُقعِدُ عَنهُم جُندَکَ وأعوانَکَ مِن أحراسِکَ وشُرَطِکَ، حَتّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُم غَیرَ مُتَتَعتِعٍ؛ فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله» فی غَیرِ مَوطِنٍ: لَن تُقَدَّسَ امَّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ القَوِیِّ غَیرَ مُتَتَعتِعٍ.

امام على «علیه‏السلام» در نامه‏اش به مالک اشتر، آن گاه که وى را به حکمرانى مصر گماشت: بخشى از وقت خود را به کسانى اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا خود، به کار ایشان پردازى. در مجلس عمومى با آنان بنشین و در آن مجلس نزد خداى آفریننده خویش فروتنى پیشه کن. سربازان و یارانت را که به نگاهبانى و حراستت موظفند، از سر راه ایشان دور دار تا سخنگوى آنان بدون اضطراب با تو سخن گوید؛ که من در موارد گوناگون از رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم» شنیدم که مى‏فرمود: «به پاکى ستوده نشود جامعه‏اى که در آن، حق ضعیف، بدون اضطراب از نیرومند ستانده نشود».  

(نهج البلاغة: الکتاب 53)

  • بازتاب 1357