«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

مصیبتهاى ائمه «علیهم السلام» به خاطر تلاش براى حاکمیت دین‏

اقامه‏ى دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همه‏ى ادیان است؛ «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»«1» قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهى، هدف بزرگ ادیان است. اصلًا ائمه‏ى ما «علیهم السلام» تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهى بودند؛ و الّا اگر امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) یک‏گوشه مى‏نشستند و چند نفر دور خودشان جمع مى‏کردند و فقط یک مسأله‏ى شرعى مى‏گفتند، کسى به آن‏ها کارى نداشت. خود امام صادق «علیه السلام» در یک حدیث مى‏فرماید: «هَذَا أَبُو حَنِیفَةَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ لَهُ أَصْحَابٌ‏»«2»؛ ابو حنیفه اصحاب دارد، حسن بصرى اصحاب دارد. پس، چرا به آن‏ها کارى ندارند؟ چون مى‏دانند که آن حضرت‏ داعیه‏ى امامت دارد؛ اما آن‏ها داعیه‏ى امامت نداشتند. ابوحنیفه داعیه‏ى امامت نداشت. این علماى معروف اهل سنت محدثان و فقهایشان داعیه‏ى امامت نداشتند. این‏ها امام زمان را که هارون، منصور و عبد الملک بود، قبول داشتند.

مى‏گویند وقتى سلیمان بن عبد الملک از دنیا رفت، کتب محمّد بن شهاب زهرى را از خزانه‏ى او بیرون آوردند. امام زمانش سلیمان بن عبد الملک بود؛ براى او کتاب مى‏نوشت. امام یعنى چه؟ امام یعنى رئیس دین و دنیا. او رئیس دین و دنیا بود. حتّى بااینکه به حسب ظاهر، هارون و بقیه‏ى خلفاى جورى که بودند، درسى نخوانده بودند؛ چون آن‏ها وقت درس خواندن که نداشتند، شاهزاده و آقازاده بودند، مشغول پلو چلو خوردن و شکار و عیاشى و این حرفها بودند تا به خلافت مى‏رسیدند؛ موقع خلافت هم جوان بودند، مثلًا هارون الرشید بیست و دوساله بود که به خلافت رسید؛ بعضیها بیست‏وپنج‏ساله یا سى‏ساله بودند و درسى نخوانده بودند؛ درعین‏حال همان عباد و زهادى که اسمهایشان را شنیده‏اید از قبیل عمروبن‏عبیدها و غیر ذلک وقتى‏که هارون با آن‏ها روبه‏رو مى‏شد، اعتراف مى‏کردند که هارون افقه از آن‏هاست!

مالک در مدینه به‏وسیله‏ى استاندار مدینه سر قضیه‏یى کتک خورد؛ بعد خلیفه از او عذرخواهى فراوان کرد و برایش پول فرستاد. بعد از سفر مکه، به مدینه رفت و از او استمالت کرد. بعد با اصحاب ابو حنیفه که از لحاظ فقهى با مالک مخالف بودند شروع به بحث کرد و عقاید مالک را اثبات نمود. یعنى چه؟ یعنى مجتهد و فقیه بود؛ رئیس دین و دنیا بود.

این‏ها ادعاى امامت نداشتند؛ کسى که ادعاى امامت داشت، او همین امام مظلوم و عزیز ما بود؛ امام صادق (علیه‏السّلام)، امام باقر (علیه‏السّلام)، امام موسى بن جعفر (علیه‏السّلام). آن‏ها این را مى‏فهمیدند؛ یعنى واضح بود. البته گاهى در مقابل خلفا تقیه‏ مى‏کردند، اما معلوم بود که داعیه‏ى امامت داشتند. شیعیان آنان در همه جا تعبیر این معنا را مى‏کردند.

وقتى‏که مى‏خواستند در مورد موسى بن جعفر (سلام‏الله‏علیه) سعایت کنند، تا هارون ایشان را به زندان ببرد، آن شخصى که پیش هارون آمد و سعایت کرد، گفت: «خَلِیفَتَانِ فِی الْأَرْضِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ بِالْمَدِینَةِ یُجْبَى لَهُ الْخَرَاجُ وَ أَنْتَ بِالْعِرَاقِ یُجْبَى لَکَ الْخَرَاج‏» «3» پرسید: آیا براى دو خلیفه خراج جمع مى‏شود؟ هارون گفت: براى چه کسى غیر از من؟ گفت: از خراسان و هرات و جاهاى مختلف، مردم خمس مالشان را پیش موسى بن جعفر مى‏برند.

پس درست توجه کنید، مسئله، مسأله‏ى داعیه‏ى خلافت و امامت بود. در راه این داعیه، ائمه‏ى ما کشته شدند، یا به زندان رفتند. امامت یعنى چه؟ آیا یعنى همین که مسئله بگویى، و دنیا را دیگرى اداره کند؟ آیا معناى امامت در نظر شیعه و در نظر مسلمین، این است؟ هیچ مسلمانى این را قائل نیست؛ چطور من و شماى شیعه مى‏توانیم به این معنا قائل باشیم؟ امام صادق «علیه السلام» دنبال امامت بود یعنى ریاست دین و دنیا منتها شرایط جور نمى‏آمد؛ اما ادعا که بود. براى خاطر همین ادعا هم آن بزرگواران را کشتند.

(1) سوره‏ى حدید، آیه‏ى 25

(2) الکافى، ج 2، ص: 22

3) بحار الأنوار، ج 48، ص 240


منبع: حوزه و روحانیت ص 295

  • بازتاب 1357

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی