«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

«علوم و معارف دین / سیاست»

«و لقد بعثنا فی کلِّ أُمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» ما برای هر امتی پیام‏ آوری فرستادیم که آنان را به عبادت «الله» دعوت کند و به اجتناب از طاغوت برانگیزد. (سوره نحل ، آیه 36)

الأمالی عن علیّ بن محمّد الهرمزانی عن علیّ بن الحسین بن علیّ عن أبیه الحسین علیهماالسلام: لَمّا مَرِضَت فاطِمَةُ بِنتُ النَّبِیِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وعَلَیهَا السَّلامُ، وَصَّت إلى عَلِیٍ‏ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ أن یَکتُمَ أمرَها، ویُخفِیَ خَبَرَها، ولا یُؤذِنَ أحَدا بِمَرَضِها، فَفَعَلَ ذلِکَ، وکانَ یُمَرِّضُها بِنَفسِهِ، وتُعینُهُ عَلى ذلِکَ أسماءُ بِنتُ عُمَیسٍ‏رَحِمَهَا اللّهُ عَلَى استِسرارٍ بِذلِکَ کَما وَصَّت بِهِ.

فَلَمّا حَضَرَتهَا الوَفاةُ وَصَّت أمیرَ المُؤمِنینَ علیه‏السلام أن یَتَوَلّى أمرَها، ویَدفِنَها لَیلًا، ویُعَفِّیَ «4» قَبرَها. فَتَوَلّى ذلِکَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه‏السلام ودَفَنَها، وعَفّى مَوضِعَ قَبرِها. فَلَمّا نَفضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبرِ هاجَ بِهِ الحُزنُ، فَأَرسَلَ دُموعَهُ عَلى خَدَّیهِ، وحَوَّلَ وَجهَهُ إلى قَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏علیه‏وآله فَقالَ:

السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ مِنّی، وَالسَّلامُ عَلَیکَ مِنِ ابنَتِکَ وحَبیبَتِکَ وقُرَّةِ عَینِکَ، وزائِرَتِکَ وَالبائِتَةِ فِی الثَّرى بِبُقعَتِکَ، وَالمُختارِ لَهَا اللّهُ سُرعَةَ اللِّحاقِ بِکَ، قَلَّ یا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِیَّتِکَ صَبری، وضَعُفَ عَن سَیِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدی، إلّا أنَّ فِی التَّأَسّی لی بِسُنَّتِکَ وَالحُزنِ الَّذی حَلَّ بی بِفِراقِکَ مَوضِعَ التَّعَزّی، فَلَقَد وَسَّدتُکَ فی مَلحودِ قَبرِکَ بَعدَ أن فاضَت نَفسُکَ عَلى صَدری، وغَمَّضتُکَ بِیَدی، وتَوَلَّیتُ أمرَکَ بِنَفسی، نَعَم وفی کِتابِ اللّهِ أنعَمُ القَبولِ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَیْهِ رَ جِعُونَ». لَقَدِ استُرجِعَتِ الوَدیعَةُ، واخِذَتِ الرَّهینَةُ، وَاختُلِسَتِ الزَّهراءُ، فَما أقبَحَ الخَضراءَ وَالغَبراءَ، یا رَسولَ اللّهِ! أمّا حُزنی فَسَرمَدٌ، وأمّا لَیلی فَمُسَهَّدٌ، لا یَبرَحُ الحُزنُ مِن قَلبی أو یَختارَ اللّهُ لی دارَکَ الَّتی أنتَ فیها مُقیمٌ، کَمَدٌ مُقَیِّحٌ، وهَمٌّ مُهَیِّجٌ، سَرعانَ‏ ما فُرِّقَ بَینَنا، وإلَى اللّهِ أشکو. وسَتُنَبِّئُکَ ابنَتُکَ بِتَضافُرِ امَّتِکَ عَلَیَّ وعَلى هَضمِها حَقَّها، فَاستَخبِرهَا الحالَ، فَکَم مِن غَلیلٍ مُعتَلِجٍ بِصَدرِها لَم تَجِد إلى بَثِّهِ سَبیلًا، وسَتَقولُ، ویَحکُمُ اللّهُ وهُوَ خَیرُ الحاکِمینَ.

سَلامٌ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ سَلامَ مُوَدِّعٍ، لا سَئِمٍ ولا قالٍ، فَإِن أنصَرِف فَلا عَن مَلالَةٍ، وإن اقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرینَ، وَالصَّبرُ أیمَنُ وأجمَلُ، ولَولا غَلَبَةُ المُستَولینَ عَلَینا لَجَعَلتُ المُقامَ عِندَ قَبرِک لِزاما، ولَلَبِثتُ عِندَهُ مَعکوفا، ولَأَعوَلتُ إعوالَ الثَّکلى عَلى جَلیلِ الرَّزِیَّةِ، فَبِعَینِ اللّهِ تُدفَنُ ابنَتُکَ سِرّا، وتُهتَضَمُ حَقَّها قَهرا، وتُمنَعُ إرثَها جَهرا، ولَم یَطُلِ العَهدُ، ولَم یَخلُ مِنکَ الذِّکرُ، فَإِلَى اللّهِ یا رَسولَ اللّهِ المُشتَکى، وفیکَ أجمَلُ العَزاءِ، وصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ وعَلَیها ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.

الأمالى، مفید به نقل از على بن محمّد هرمزانى، از امام زین العابدین، از امام حسین علیهماالسلام: چون فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله بیمار شد، به على علیه‏السلام سفارش کرد که امرش را پنهان و خبرش را مخفى بدارد و هیچ‏کس را از بیمارى‏اش آگاه نکند

و على علیه‏السلام چنین کرد و خود، از او پرستارى مى‏کرد. اسماء بنت عمیس نیز که خدایش بیامرزد، او را بر مخفى داشتن این امر، همان‏گونه که فاطمه علیهاالسلام سفارش کرده بود، یارى مى‏داد.

چون وفاتش در رسید، به امیرمؤمنان وصیّت کرد که کارش را خود به عهده بگیرد و او را شبانه دفن کند و قبرش را بى‏نشان و مخفى بگذارد. امیرمؤمنان، این کار را به عهده گرفت و فاطمه علیهاالسلام را به خاک سپرد و نشانه‏هاى قبرش را محو کرد.

چون دستش را از خاک قبر تکاند، غم به او هجوم آورد و اشک‏هایش بر گونه‏هایش ریخت. رو به قبر پیامبر خدا کرد و گفت: «اى پیامبر خدا! از من به تو سلام، و نیز از دختر و محبوب و روشنىِ چشمت و زائرت و خفته در خاک بقعه‏ات؛ او که خدا پیوستن شتابان به تو را برایش برگزید.

اى پیامبر خدا! شکیبایى‏ام براى از کف دادن یار مهربانت، کم گشته و توانِ حرکتم از فقدان سَرور زنان، سست شده است، جز آن که اقتداى من به سنّت تو و اندوهى که در فراق تو به من دست داد، تسلّى‏بخش من در این مصیبت است که من، پس از جان دادنت بر روى سینه‏ام و بستن چشمانت با دستم، خود، عهده‏دارِ کارَت شدم و تو را در قبر نهادم و سنگش را محکم کردم. آرى! در کتاب خدا، درباره بهترین [عامل‏] تحمّل [مصیبت‏] آمده است: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى‏گردیم».

بى‏گمان، امانت، باز گردانده و گرو، باز گرفته شده و زهرا، رُبوده شد. چه زشت به نظر مى‏آید آسمان و زمین، اى پیامبر خدا! اندوهم جاودان و شبم بى‏خواب است. اندوه از دلم بیرون نمى‏رود تا خداوند براى من نیز سراى اقامت تو را برگزیند. غمى دهشتناک و اندوهى هیجان‏زاست. چه زود از هم جدا شدیم! به خدا شکوه مى‏بَرَم. دخترت، هجوم پشتْ در پشتِ امّتت بر من و خوردن حقّش را به تو خبر مى‏دهد. وضع او را از خود او بپرس. که بسى دردمند که چیزى در دلش عقده مى‏شود و راهى براى عقده‏گشایى نمى‏یابد، و او به زودى براى تو مى‏گوید، و خدا حکم مى‏رانَد، و او بهترینِ حاکمان است.

خدا حافظ، اى پیامبر خدا! خداحافظىِ کسى که جدا شدنش از تو، از روى ناراحتى و ناخوش داشتن نیست. اگر باز مى‏گردم، از ملالت نیست و اگر مى‏مانم، از بدگمانى به وعده الهى به صابران نیست، که صبر، مبارک‏تر و زیباتر است. اگر چیرگى این چیرگان بر ما نبود، براى همیشه نزد قبرت مى‏ماندم و در کنارت معتکف مى‏شدم و چون زنِ فرزندْ مرده، بر بزرگى مصیبت، شیون مى‏کردم. در دیدرَسِ خدا، دخترت مخفیانه دفن مى‏شود و حقّش به زور خورده مى‏شود و آشکارا از [رسیدن به‏] ارثش بازش مى‏دارند، در حالى که از عهد تو مدّتى نگذشته و تو از یاد نرفته‏اى.

اى پیامبر خدا! به خدا شِکوه مى‏برم و زیباترین شکیب را از تو مى‏آموزم. درودهاى خدا و رحمت و برکات او بر تو و فاطمه باد!».

الأمالی للمفید: ص 281 ح 7، الأمالی للطوسی: ص 109 ح 166


  • بازتاب 1357

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی